0
0

کتاب اسرار ذهن ثروتمند | چگونه ثروتمند شویم؟

3374 بازدید
خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند نوشته تی هارو اکر | چگونه ثروتمند و پولدار شویم؟
محتوا نمایش
4.7/5 - (3 امتیاز)

خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند برای اینکه ثروتمند و پولدار شویم

شاید در مورد پول کتاب اسرار ذهن ثروتمند، مهمترین کتابی باشد که تا به حال خوانده اید و حلقه مفقوده ما بین در آرزوی موفقیت بودن و لمس واقعی موفقیت از طریق خودتان است.

کتاب اسرار ذهن ثروتمند که نوشته تی هارو اکر است به بررسی افکار و رفتار ثروتمندان و فقرا می پردازد. واقعیت این است که ثروتمندان اکثرا مثل هم فکر می کنند و شما با خواندن این خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند میتوانید با الگو قرار دادن این افکار، خود را رشد داده و به گروه آنها بپیوندید و جواب این سوال که چگونه ثروتمند و پولدار شویم را خواهید گرفت.

ذهن انسان بزرگترین مانع او در راه رسیدن به موفقیت و کسب ثروت می باشد و با دقیق شدن به آنچه که در ذهن می گذرد و تغییرات اساسی درافکار و عقاید گذشته میتوان به اوج شکوفایی رسید.

چگونه ثروتمند و پولدار شویم؟

کتاب اسرار ذهن ثروتمند که ما در اینجا خلاصه آن را برای شما قرار دادیم، بیان میکند که برای ثروتمند شدن همان قدر که عوامل بیرونی مانند کسب علم و دانش، سرمایه و امکانات موثرهستد، عوامل درونی نیزمانند طرزفکر، باورها، عقاید، احساسات، اعتماد به نفس و به عبارت بهتر خود شخصی و درونی فرد مهم و شاید مهمتر می باشد. بنابراین خود درونی برای کسب ثروت باید بسیار قوی باشد.

درخت میوه ای را در نظربگیرید. میوه این درخت نتیجه و عامل مرئی و ریشه عامل نامرئی میباشد. اگر میوه کیفیت خوبی ندارد دلیلش بیشتر به دانه کاشته شده و ریشه درخت بستگی دارد و برای بهبود بارِ درخت باید در دانه و ریشه تغییر ایجاد کرد. در زندگی نیز چنین است، برای اینکه شرایط رابهبود بخشیم باید عوامل نامرئی زندگی خود را که همان افکار و عقاید و باورهایمان میباشد تغییر دهیم .

تغییر باور ها یکی از مهم ترین و پایه ای ترین کارهایی است که برای تغییر نتیجه باید انجام بدهیم.

پول، ثروت، سلامتی و… نتیجه هستند و ما باید عوامل گوناگون موثر را بررسی کنیم تا به نتیجه عالی برسیم. ما فقط در یک سطح مادی زندگی نمی کنیم بلکه زندگی ترکیبی از چهاربخش احساسات، ذهنیات، معنویات و مادیات می باشد، مادیات عامل بیرونی و سه عامل دیگر درونی هستند و برای ثروتمند شدن باید دنیای درونی تغییر کند تا تغییر در دنیای بیرون اتفاق بیفتد.

چگونه ثروتمند و پولدار شویم

راهکار های کتاب اسرار ذهن ثروتمند نوشته تی هارو اکر برای ثروتمند و پولدار شدن

در کتاب اسرار ذهن ثروتمند یک سری تکنیک و راهکار هایی ارائه شده است تا شخصی که تصمیم به تغییر درونی گرفته با انجام آنها به موفقیت برسد. واگویه های کلامی معرفی شده که برای ذکر آن باید دست را روی قلب گذاشته و واگویه کلامی خوانده شود سپس با انگشت اشاره سر را لمس کرده و واگویه بعدی گفته شود.

واگویه، یک جمله خبری مثبت می باشد که با صدای با بلند و با تاکید ادا میشود و این واگویه انرژی خاص خود را دارد و هنگامی که با صدای بلند گفته می شود این انرژی به تمام سلولهای بدن منتقل میشود و بهتر است که این جملات هرصبح و شب باصدای بلند و جلوی آینه تکرار شود تا تاثیر بیشتری داشته باشد. البته درکنار این واگویه ها باید اقدامات لازم را نیز انجام داد.

واگویه: دنیای درون من دنیای بیرونم رامیسازد .

حال با دست سر را لمس کرده و واگویه زیر راتکرار کنید:

من یک ذهن ثروتمند دارم.

هر فردی در ذهن خود یک برنامه مالی دارد که از گذشته به خصوص دوران کودکی و نوجوانی و تحت تاثیر اطرافیان این برنامه شکل گرفته است. حتی اگر همه دانش و مهارت دنیا در اختیار فرد باشد ولی برنامه ذهنی او برای موفقیت تنظیم نشده باشد از نظر مالی او شکست می خورد.

در زندگی انسان برنامه ریزی او تبدیل به افکار میشود، افکار احساسات را به وجود می آورد، احساسات منجر به اقدامات می شود و اقدامات تبدیل به نتایج می شود. پس با تغییر برنامه ریزی میتوان نتایج را تغییر داد.

شرطی شدن فرد در گذشته، هر فکری را که وارد ذهن میشود تعیین می کند و در مورد پول به سه طریق فرد شرطی می شود:

1.برنامه ریزی کلامی: اکثرا در مورد پول شنیده اید که پول خوشبختی نمی آورد، ثروتمندان حریصند و پول چرک کف دست است و جمله های دیگر این چنینی. بنابراین ذهن، ثروت را عامل خوبی ندانسته و فرد اگر شرایط ثروتمندی راهم داشته باشد با این ذهنیت منفی موفق نمی شود چون ذهن فرمان میدهد که اگر ثروتمند شوی فرد خوبی نخواهی بود. پس برای تغییر و شرطی شدن از نو، اول باید آگاهی پیداکنیم که این طرز فکر صحیح نیست و بعد از شناخت اینکه این افکار چه تاثیر منفی در زندگی مان دارد و همچنین تفکیک طرز فکر غلط و درست شروع به شرطی کردن ذهن از اول بکنیم.

دست روی قلب گذاشته و واگویه زیر را تکرار کنید:

واگویه: چیزی را که درمورد پول شنیده ام لزوما درست نمیباشد. من تصمیم گرفته ام شیوه های جدید فکر کردن را به کار ببندم که از خوشبختی و موفقیتم حمایت می کند.

حال سر را لمس کرده و تکرارکنید: من یک ذهن ثروتمند دارم.

2.الگو گیری (مدل سازی): این عامل برمیگردد به این که وقتی فرد در سن رشد بود والدین او درمورد پول چه رفتاری داشتند آیا آنها ولخرج بودند یا صرفه جو؟اهل سرمایه گذاری بودند یا نه؟ پول همیشه درخانه بود یا نه؟

افراد تمایل دارند رفتارشان درمورد پول شبیه یکی از والدین یا ترکیبی ازهر دو باشد.

بعضی از افراد نیز رفتار والدین خود را در مورد پول قبول نداشته و از رفتار آنها دچار ترس یا خشم شده اند و برای  اینکه خودشان را به آنها اثبات کنند دنبال کسب ثروت رفته اند. گرچه انگیزه قوی داشته و تلاش کرده اند و ثروتمند شده اند ولی به دلیل اینکه انگیزه آنها با منشا عوامل منفی مانند ترس و خشم و یا نیاز بوده این افراد با اینکه ثروتمند هستند هیچوقت شاد و خوشحال نیستند. ولی اگر این انگیزه اگر با منشا کمک و شادی بود فرد در کنار ثروت، شادی را نیز تجربه کرده و لذت زیادی از زندگی می برد.

دراین مرحله نیر با آگاهی از رفتار منفی والدین درمورد پول و شناخت تاثیر آنها در زندگی به تفکیک آنها پرداخته و مدل های قبلی خود را تغییر دهید.

واگویه: چیزی که من در ارتباط با پول مدلسازی کرده بودم، شیوه آنها بود من راه خودم را می روم. ——- من یک ذهن ثروتمند دارم.

3.رویدادهای خاص: یا تجربه های شخصی است که ذهن ما را شرطی کرده است مانند مشاجره پدر و مادر در مورد پول یا اینکه فقط پدر پول و درآمد داشته باشد و مادر نمی تواند.

حال با نگاه به تجارب گذشته و تاثیر آنها درزندگی کنونی شروع به تفکیک آنها کرده و تجربه های جدید ی راکسب کنیم.

واگویه: من تجارب پولی دلسردکننده در گذشته را کنار گذاشته و یک آینده جدید و ثروتمند میسازم. ———— من یک ذهن ثروتمند دارم.

اکنون که ذهن از نوشرطی شد باید برنامه پولی خود را که از قبل داشتیم نیز از نو تنظیم کنیم.

دلیل اینکه کسب و کار فردی خیلی خوب است، نتیجه برنامه پولی او می باشد. اگر برنامه فردی برای مبلغ بالا و در زمان معین تنظیم شده باشد قطعا فرد به آن خواهد رسید.

ذهن هر فرد همانند ترموستاتی کار میکند که روی مبلغ مشخصی تنظیم شده است و هر تغییری دردرجه آن صورت گیرد دوباره روی همان مبلغ قبلی برمی گردد ولی می توان با تغییر عدد ترموستات و  بالا بردن آن موفقیت را نیز بالا برد.

طبق اصول ثروت آگاهی یعنی مشاهده افکارواقدامات ما به صورتی که بر اثر انتخاب صحیح در لحظه ی فعلی زندگی کنیم نه برنامه ریزی انجام شده درگذشته ،وبا آگاهی می توانیم به عنوان کسی زندگی کنیم که امروز هستیم نه کسی که دیروز بودیم.

حجم عمده ای ازآنچه فرد را تشکیل می دهد ناشی از باورها واطلاعات دیگران است و این باورها چه درست وچه غلط نسل به نسل منتقل می شوند ودرضمیر افراد ثبت می شود و حال با یادگیری عوامل شرطی شدن می توانیم آنها رادرجهت بهبود زندگی خود تعییر دهیم باید یاد بگیریم که باورها و عقاید نمی گویند که ما چه کسی هستیم واین ما هستیم که اهمیت آنها را  تعیین می کنیم وهیچ  چیز معنایی جزآنچه ما به آنها می دهیم راندارند.

واگویه: من ازبین افکارم فقط به آنهایی توجه می کنم که قدرتمندم می کند.

من یک ذهن ثروتمند دارم.

دانلود خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند تی هارو اکر

خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند

بخش دوم خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند تی هارو اکر: پرونده های ثروت

در صورتی که مثل ثروتمندان فکرکنید، وقتی صحبت از پول می شود نباید رسیدن به آن باورکردنی نباشد. ثروتمندان درمورد پول، ثروت، خودشان،دیگران و همه جنبه های زندگی متفاوت فکر می کنند، آنها به شیوه ای فکر می کنند که از خوشبختی و موفقیت هایشان حمایت کند.

دراین کتاب دو طبقه ثروتمند و فقیر از لحاظ مالی بررسی شده اند و قصد توهین به فقرا نبوده و طبقه متوسط چون ترکیبی از هر دو گروه هستند در مورد آنها بحثی نشده است.

1.ثروتمندان باور دارند که من خودم زندگی را می سازم ولی فقرا باور دارند که زندگی برای من اتفاقی پیش می آید.

ثروتمندان خود کنترل زندگی خود را در دست دارند ولی فقرا شانس و اقبال را موثر درزندگی می دانند و به جای پذیرفتن مسولیت زندگی همیشه نقش قربانی را بازی می کنند. اگر از آنها دلیل ثروتمند شدنشان را بپرسید انگشت اتهام به سوی همه افراد و شرایط اطراف دراز میکنند به غیر از خودشان .

این افراد دائما خود را توجیه می کنند و از جملاتی مانند این که پول مهم نیست استفاده می کنند و کسانی که این باور را دارند واقعا ورشکسته می باشند چون این باورتاثیر وحشتناکی در زندگی شان دارد. وقتی کسی می گوید پول چیز مهمی نیست آیا به دنبالش می رود؟ مطمئنا نه!

پس چنین فردی اصلا پولی درحد ثروتمندی ندارد، درحالیکه ثروتمندان از ارزش پول و جایگاه آن در زندگی و جامعه کاملا خبر دارند و معتقد نیستند که پول مهم نیست.

همچنین این افراد دائم درحال شکایت از شرایط بی پولی و بد زندگی هستند، قانونی هست که می گوید آنچه برآن تمرکز کنید گسترش می یابد و وقتی افراد مدام در حال غرزدن هسنتد این موارد را بیشتر به سوی خود جذب می کنند.

پس سرزنش، توجیه و شکایت کردن مانند قرص مسکن برای این افراد هست که از استرس بی پولی و شکست آنها کم کند.

حال که متوجه این قضیه شدید از اکنون به بعد اگر قصد سرزنش، توجیه و یا شکایت داشتید آن را متوفف کرده و به ذهنتان یاد آوری کنید که این شما هستید که زندگی را می سازید و در هرلحظه می توانید موفقیت را جذب کنید و لازم است که افکار و کلمات عاقلانه اتنخاب کنید.

هیج چیز بدتر ازدر پیش گرفتن حس قربانی درمسیر رسیدن به ثروت نیست و مردمی که نقش قربانی را به خود می دهند دنبال جلب توجه و دلسوزی هستند.

واگویه: من خودم سطح دقیق موفقیت مالی ام را تعیین می کنم .

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. هروقت خواستید شروع به سرزنش و شکایت کنید انگشت اشاره را طوری روی گردن خود قرار دهید گویا با چاقو می برید.

ب. یک برگه در آخر هر روز بنویسید که چه کاری خوب انجام یافته و چه کاری بد، و نقش خود را در ایجاد این وضعیت ها بنویسید.

2.ثروتمندان با پول به قصد برنده شدن بازی می کنند، فقرا با پول به قصد بازنده نشدن بازی می کنند.

فقرا در بازی پول به جای حمله دفاع میکنند و نگرانی اصلی شان بقا و امنیت است نه به وجود آوردن ثروت و فراوانی، ولی ثروتمندان هدف فراوانی ثروت را دارند.

فقرا درحدی به ثروت نگاه می کنند که زندگی راحتی داشته باشند، بتوانند صورت حسابهایشان را بپردازند ولی ثروتمندان به دنبال ثروت رفته و در نتیجه ثروت، راحتی و رفاه هم نصیبشان می شود.

آن چیزی را به دست می آورید که واقعا می خواهید اگر می خواهید ثروتمند شوید باید ثروت هدفتان باشد نه زندگی راحت و پرداخت صورت حساب.

واگویه: هدف من تبدیل شدن به یک فرد ثروتمند وحتی بیشتر از آن است.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف.دو هدف مالی بنویسید که قصد شما رسیدن به ثروت و فراوانی است نه حد متوسط و فقیر

و این دو مورد را مشخص کنید:

1. درآمد سالانه

2. ارزش خالص دارایی های مالی و غیرمالی

ب. به یک رستوران گران قیمت رفته بدون نگاه کردن به قیمت غذا سفارش د هید.

3. ثروتمندان متعهد به ثروتمند شدن هستند، فقرا می خواهند ثروتمند شوند.

اگر از فقرا پرسیده شود که می خواهید ثروتمند شوید با تعجب جواب می دهند که البته که می خواهیم ولی در حقیقت آنها تعداد زیادی پرونده منفی در ذهنشان از ثروت دارند که نمی توانند ثروتمند شوند. مانند کار سختی که باید انجام داد یا به قیمت سلامتی ام تمام می شود یا ممکن است پول هایم دزدیده شود و این افکارمانع کار آنها میشود.

دلیل اصلی که اغلب مردم به آنچه می خواهند نمی رسند این است که آنها نمی دانند چه می خواهند ولی ثروتمندان به طور واضح می دانند که چه خواسته ای دارند و در راه رسیدن به آن دچار تزلزل نمی شوند، آنها به ایجاد ثروت کاملا متعهد هستند و تا جایی که توان دارند، از راه قانونی و اخلاقی برای رسیدن به ثروت اقدام می کنند و پیام های منفی به کائنات نمی فرستند.

ثروتمندان متعهد به ثروتمند شدن هستند یعنی خود را برای رسیدن به این هدف بدون هیچ چشم داشت وقف می کنند و کوتاه نمی آیند تا صد در صد به ثروت برسند.

وقتی با تمام وجود به چیزی متعهدمی شوید کائنات از جان مایه می گذارد تا از شماحمایت کند.

واگویه: من متعهد می شوم که ثروتمند شوم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. به خودتان توضیح دهید که چرا ثروت می خواهید.

ب. به فردی بزرگ تعهد دهید که تا یک زمان مشخص ثروت خوبی کسب خواهید کرد.

4. ثروتمندان، بزرگ فکر میکنند ولی فقرا کوچک فکر می کنند.

اغلب مردم تصمیم می گیرند کوچک بازی کنند اول ازهمه به خاطر ترس از شکست و یا حتی موفقیت و دوم به این علت که دنیایی که آنها زندگی می کنند کوچک می باشد.

زندگی شما فقط درمورد خودتان نیست و فرصت کمک به دیگران هم برایتان فراهم است، پس باید از این فرصت ها استفاده کنید چون هر یک از شما به دلیلی به این دنیا قدم گذاشته اید و دارای استعدادهای طبیعی هستید تا با استفاده از آنها به دیگران کمک کنید.

کسی هست که میتواند برای ده نفر تدریس کند و نفر دیگر به صدنفر و نفر بعدی توانایی تدریس به هزار نفر را دارد پس درآمد نفر سوم خیلی بیشتر است و دنیای او نیز بزرگتر میباشد.

واگویه: من بزرگ فکر می کنم، من انتخاب می کنم که به  هزاران و هزاران نفر از مردم کمک کنم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین :

الف. استعدادهای خود راکشف کنید که در چه زمینه ای خوب هستید و چطور می توانید از طریق این استعدادهایتان به دیگران کمک کنید.

ب. بنویسید که با گروهی از افراد چگونه می توانید مشکلات ده نفر از افراد دور و بر خود را حل کنید.

بزرگ فکر کن

ثروتمندان بزرگ فکر میکنند

5.ثروتمندها روی فرصت ها متمرکز می شوند ولی فقرا روی موانع متمرکز می شوند.

نکته پنجم در کتاب اسرار ذهن ثروتمند این است که ذهنیت اولیه فقرا همیشه این است که اگر جواب نداد چه؟ یا اغلب می گویند جواب نخواهد داد. ولی ثروتمندان می گویند که این جواب خواهد داد چون من باعث میشوم. ثروتمندها اعتماد به نفس دارند وانتظار موفقیت را دارند ولی درمورد فقرا برعکس بوده و همیشه فرصت ها را از دست می دهند و کارها را پشت گوش می اندازند.

ثروتمندها روی آنچه می خواهند تمرکز می کنند ولی فقرا روی آنچه نمی خواهند و دوباره این قانون جهانی به وسط می آید که هرچه را روی آن تمرکز کنی گسترش می یابد و چون ثروتمندان تمرکز روی فرصت ها را دارند در نتیجه فرصت های جدیدی برایشان ظاهر می شود و فقرا با تمرکز روی موانع، موانع جدیدی برایشان ظاهر می شود.

توصیه می شود اگر می خواهید ثروتمند شوید روی کسب پول و نگهداری آن و سرمایه گذاری تمزکز کنید و اگر میخواهید فقیر بمانید روی خرج کردن پول.

بهترین شیوه یادگیری یک کسب وکار این است که با هرظرفیتی که دارید وارد مسیر شوید و اقدام کردن همیشه براقدام نکردن پیروز میباشد. ثروتمندان شروع میکنند و درلحظه تصمیم میگیرند و خط ها را اصلاح می کنند ولی فقرا چون به خود و توانائی هایشان اعتماد ندارند میگویند باید همه چیز را از قبل بدانند بعد شروع کنند که درعمل غیرممکن می باشد و بنابراین فقرا همیشه در حل آماده شدن هستند.

واگویه: من به فرصت ها فکر میکنم نه موانع، من آماده شلیک هستم و به هدف میزنم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. وارد بازی شوید.

ب. خوش بینی راتمرین کنید.

ج. روی آنچه دارید تمرکز کنید و شکرگزاری درمورد داشته هایتان داشته باشید.

6.ثروتمندان بقیه ی افراد ثروتمند و موفق راتحسین می کنند ولی فقرا از افراد ثروتمند و موفق متنفرند.

فقرا همیشه فکر میکنند ثروتمندان افراد خوبی نیستند در حالی که اکثر ثروتمندان کارهای خیرخواهانه انجام می دهند.

فقرا همیشه با خشم و نفرت به ثروتمندان نگاه می کنند و واقعیت این است که داشتن احساس خشم و تنفر به آنها راه مطمئنی برای فقیر ماندن می باشد چون ما با باورها و عادت هایمان زندگی می کنیم و وقتی که عادت کنیم که ثروتمند ها راتحسین کنیم و دعایشان کنیم و دوستشان داشته باشیم، زمانی هم که ماثروتمند شدیم کسانی خواهند بود که ما را دعا کنند نه اینکه نسبت به ما خشم و غضب داشته باشند.

فلسفه هونا می گوید :برای آنچه که در طلبش هستید دعا کنید اگرکسی خانه ای مجلل و یا اتومبیل زیبایی میخواهد برای کسی که صاحب آنها است دعا کنید، وقتی احساس خشم داشته باشید هیچ وقت صاحب آن چیز نمی شوید.

واگویه: من ثروتمندان راتحسین میکنم، من ثروتمندان را دعا میکنم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. تمرین فلسفه هونا.

ب. نامه به یک فرد موفق و تحسین او.

7.ثروتمندان با افراد مثبت و موفق ارتباط دارند فقرا با افراد منفی و ناموفق.

افراد موفق به بقیه افراد موفق به عنوان الگو نگاه می کنند و از رفتار وطرزفکرشان درمورد پول استفاده می کنند ولی فقرا اغلب ثروتمندان راقضاوت وتمسخر می کنند.

درآمد اکثرمردم معادل بیست درصد درآمد نزدیکترین دوستانشان می باشد پس باید دقت کنیم که با چه کسانی در ارتباط باشیم تا پیشرفت کنیم.

ثروتمندان همیشه درکنار برندگان حضور دارند وفقرا درکنار بازندگان.

واگویه: من ازآدم های ثروتمند وموفق الگو میگیرم، من با آدم های ثروتمند و موفق ارتباط برقرار می کنم، اگر آنها توانستند این کار را انجام دهند من هم می توانم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. بیو گرافی افراد موفق را مطالعه کنید.

ب. تلویزیون را متوقف کنید و اخبار بد را نبینید.

ج. از افراد با انرژی منفی دوری کنید.

د. عضو یک باشگاه گران قیمت شوید.

ثروتمندان و پولداران دوستان مثبت و موفق دارند

8.افراد ثروتمند حاضرند خودشان و ارزششان را تبلیغ کنند، مردم فقیر در مورد فروش و تبلیغات، منفی فکر می کنند .

افرادی که با تبلیغات و فروش مشکل دارند معمولا بی پول هستند، اغلب مردم با تبلیغات مشکل دارند به دلیل اینکه اکثرا تجربه تلخی را از تبلیغ داشته اند و یا آن را در شان خود نمی دانند ولی آیا خدمتی یا کالایی که معرفی نشود مشتری خود را پیدا خواهد کرد؟

هر رهبری که نتواند یا نخواهد تبلیغ کند برای مدت طولانی رهبر نخواهد ماند، و این درتمام حوزه ها مانند کسب وکار، سیاست، ورزش و… کاربرد دارد.

دلیل اینکه تبلیغ را دوست دارید یا نه در باورهایتان خلاصه می شود. اگر به خود و ارزش خود باور دارید دلیلی بر پنهان کردنش وجود ندارد، ولی افرادی که با تبلیغ مشکل دارند به صورت کامل به خود یا محصولی که ارائه می دهند باورندارند .

اگر بدانیم که آنچه ارائه می دهیم برای اکثریت مردم مفید می باشد پس باید آن را تبلیغ کنیم تا از وجودمان مطلع شوند.

واگویه: من ارزش خود را با شور و شوق به اطلاع دیگران می رسانم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. محصول یا خدمت کنونی خود را درجه بندی کرده و سعی درپیشرفت آن داشته باشید.

ب. با استفاده از منابع آموزشی دانش خود را در مورد کارتان ارتقا دهید.

9. ثروتمندان بزرگتر از مشکلاتشان هستند ولی فقرا کوچکتر از مشکلاتشان هستند.

فقرا سعی می کنند ازمشکلات اجتناب کنند درحالی که ثروتمندان خودشان را رشد می دهند تا قوی شده و ازمشکلات بزرگتر شوند. وقتی در زندگی شما مشکل بزرگی وجود دارد به معنی این است که شما فرد کوچکی هستید و باید به جای تمرکز روی اندازه مشکلات باید روی اندازه وجود خودتان متمرکز شوید تارشد کنید.

افراد ضعیف مشکل گرا هستند و وقت وانرژی خود را صرف جر و بحث و شکایت می کنند درحالی که ثروتمندان در جستجوی راهی برای رشد خود و مبارزه با مشکل هستند.

واگویه: من ازهرمشکلی بزرگتر هستم و من می توانم هرمشکلی راحل کنم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. درمقابل مشکل بگویید من بزرگتر ازهر مشکلی هستم.

ب. مشکل را روی کاغذ نوشته و ده راه حل برای حل آن بنویسید.

10.ثروتمندان گیرنده های عالی هستند، فقرا گیرنده های ضعیف.

اغلب مردم گیرنده های ضعیفی هستند به این دلیل که خود را سزاواز دریافت نمی دانند و عزت نفس پایینی دارند. و علت آن به گذشته برمی گردد که ذهنشان شرطی شده است. چرا که اکثرا درگذشته در مقابل ده تا تنبیه یکبار تشویق شده اند و دائما درگوششان جملاتی مانند اشتباه کردی و تو احمقی و از این قبیل زمزمه شده است. همچنین با عنصر مجازات در زندگی بزرگ شده اند مانند: کاربدی کردی پس از آبنبات خبری نیست و با این ذهنیت بزرگ شده اند. بنابراین درآمدشان را محدود میکنند به این دلیل که لیاقت و ارزش بیشتری ندارند وفرصت موفقیت ها را ازخود می گیرند.

این دیدگاه که کسی لایق است یا نا لایق برچسب غلطی است که افراد به خود می دهند و کسی درعنوان این برچسب نقشی ندارد اگرکسی بگوید لایق هستم قطعا لایق هست و اگر بگوید لایق نیست قطعا لایق نخواهد بود.

دلیل بعدی که مردم را در دریافت با مشکل روبرو می سازد این است که اکثرا باور دارند دست بده داشتن بهتر ازدست بگیر داشتن می باشد درحالی که درطبیعت برای هرگیرنده ای باید دریافت کننده ای وجود داشته باشد وقتی نمیخواهید دریافت کننده خوبی باشید درحقیقت به کائنات یادآور می شوید که چیزی به شما ندهد و آن چیز به کس دیگری که تمایل به دریافت دارد میرسد، بنابراین ثروتمندان از این طریق روز به روز ثروتمند تر و فقیران فقیرتر می شوند .

ثروتمندان معتقدند که درمقابل کار سخت و دادن ارزش به دیگران باید پاداش خوبی دریافت کنند و در مقابل دریافت پول کافی به دیگران هم کمک میکنند. وقتی از صمیم قلب پذیرای دریافت باشید به غیر از پول، عشق و آرامش و شادی هم به سراغتان می آید.

با تکرار مداوم کلمه متشکرم تمام برکات را دریافت خواهید کرد.

واگویه: من یک گیرنده عالی هستم، من پذیرا و مشتاق دریافت مقدار عظیمی پول درزندگی ام هستم .

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. تمرین کنید گیرنده عالی باشید و حتی درمقابل تعریف وتمجید فقط بگویید متشکرم و در فکر تلافی نباشید.

ب. درمقابل هرپولی که دریافت می کنید متشکرم بگویید.

ج. به اوضاع روحی خود اهمیت بدهید مانند رفتن به آرایشگاه، صرف شام گران قیمت و انجام دادن کارهایی که به شما غرور و لیاقت بدهد.

13.ثروتمندان روی ارزش خالص دارایی هایشان تمرکز دارند ولی فقرا روی درآمدحاصل از کارشان.

معیار واقعی ثروت، ارزش خالص دارائی ها میباشد نه درآمد حاصل ازکار.

ارزش خالص دارائی یعنی هر آن چه که متعلق به شماست مانند پول، سرمایه، خانه و هرچیزی که بتوان به پول تبدیل کرد.

چهار عامل تعیین کننده ارزش خالص دارائی عبارت اند از درآمد، پس انداز، سرمایه گذاری و ساده زیستی که ثروتمندان روی هرچهار عامل توجه دارند. ولی  فقرا فقط به درآمد حاصل ازکار متمرکز می شوند و طبق این قانون که هرچه که به آن تمرکز کنید گسترش پیدا می کند، ثروت ثروتمندان باتمرکز به ارزش خالص دارائی ها افزایش می یابد.

واگویه: من روی ساخت ارزش خالص دارائی تمرکز میکنم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. روی چهار عامل درآمد، پس انداز، سرمایه گذاری و ساده زیستی تمرکز کنید .

ب. ارزش خالص دارائی خود را دقیق مشخص کنید.

اسرار ثروتمندان و پولداران سرمایه گذاری

14.ثروتمندان پولشان را خوب مدیریت میکنند، فقرا پولشان را بد مدیریت می کنند.

ثروتمندان نسبت به فقرا خیلی هوش بالایی ندارد فقط ها عادت های پولی متفاوتی درمورد مدیریت پول دارند وبزرگترین عامل بین شکست وموفقیت، مدیریت می باشد .

فقرا یا پولشان را بد اداره میکنند و یا از پول فرار میکنند و می گویند هر وقت پولدار شدیم آن را مدیریت می کنیم در حالی که اگر شروع به مدیریت پولی که دارند بکنند پول زیادی خواهند داشت.

ابتدا باید عادت ها و مهارت های لازم برای اداره مقدار کم پول را یاد بگیرید تا بعد بتوانید مدیریت مقدار مقادیر زیاد را به عهده بگیرید. به عنوان مثال می توان ده درصد از درآمد را برای سرمایه گذاری بلند پس انداز کنید، قلکی درخانه تهیه کنید، یا ده درصد از درآمد را در حساب دیگری مانند حساب فراغت نگهداری کنید و آن پول راصرف لذت خود کنید مانند رفتن به یک هتل گران قیمت.

واگویه: من یک مدیر پول عالی هستم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. یک حساب بانکی بازکرده و ده درصد در آمد خود را برای سرمایه گذاری بلند مدت به آن حساب واریز کنید.

ب. حساب فراغت بار کنید یا یک قلک درخانه تهیه کنید و ده درصد درآمد را هم به آن منتقل کنید.

ج. هر قدر پولی که دارید ازهم اکنون شروع به مدیریت آن بکنید.

15.ثروتمندان راهی را در پیش می گیرند که پول به شدت برایشان کارکند، فقرا ولی به شدت برای پول کار میکنند.

این ایده که برای پول باید سخت کارکرد ایده جالبی نیست. مردم عادی اغلب صبح تا شب کار می کنند و تفریحی هم ندارند و دائم شکایت از زندگی خود دارند درحالیکه ثروتمندان درکنار کارشان تفریح هم دارند. دقت کنید! چه کسانی به باشگاه های ورزشی یا هتل های گران قیمت می روند؟ مسلما ثروتمندان.

برای پول، سخت کارکردن در مورد ثروتمندان موقتی و گذرا می باشد، ولی در مورد فقرا دائمی! چون آنها هر پولی را که در می آورند برای لذت امروزی خرج می کنند درحالی که ثروتمندان برای آینده پس انداز دارند تا آزادی بیشتری نسبت به کار کردن داشته با شند.

آن ها پس انداز کرده سپس سرمایه گذاری می کنند و از طریق سرمایه گذاری به سود کلان می رسند و به عبارتی در آمد غیرفعال دارند، درآمد غیرفعال می تواند خرید بورس و اوراق و یا ملک و املاک باشد که فرد بدون اینکه حضور شخصی داشته باشد برایش درآمد تولید کند، مثلا سود اوراق بالا می رود یا ارزش ملک بالا می رود و یا ملک را اجاره می دهد، همچنین بازاریابی شبکه ای نیز تولید درآمد غیرفعال می کند که با یادگیری فنون آن شبکه گسترده ای تشکیل داده سپس خود کنار نشسته و از درآمد حاصل از کار دیگران سود می برید و از این راه ها ثروتمندان آزادی مالی کسب می کنند و زندگی دلخواه بدون نیاز به کارکردن را تجربه می کنند.

ثروتمندان زندگی ساده ای دارند و بلند مدت فکر می کنند و بین خرج پول برای لذت اکنون و سرمایه گذاری برای آزادی مالی تعادل برقرارمی کنند، درحالیکه فقرا فقط لذت الان را انتخاب می کنند و هرچه را درمی آورند خرج می کنند و یک دلیل آن نیز به نارضایتی که در زندگی دارند مربوط می شود. در نتیجه مجبور هستند تا آخر عمر کار کنند.

خرید ملک و املاک در رسیدن به آزادی مالی بسیار مهم و سود آور می باشد چون ارزش آن در هنگام فروش بالا می رود، همچنین آموزش سرمایه گذاری درزمینه های مختلف مانند خرید اوراق، ارز و سهام .

واگویه: پول برایم سخت کار می کند و پولم را بیشتر وبیشتر می کند.

-من یک ذهن ثروتمند دارم .

تمرین:

الف. آموزش سرمایه گذاری.

ب. تمرکز روی درآمد غیر فعال.

ج. خرید ملک و املاک.

16.ثروتمندان با وجود ترس اقدام می کنند ولی فقرا اجازه می دهند ترس متوقفشان کند.

نکته بعدی که در این خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند میخوانیم این است که برای موفقیت حتما باید از دست ترس خلاص شد. ثروتمندان هم ترس و شک و نگرانی دارند ولی باوجود ترسشان اقدام می کنند و به جلو می روند ولی در مورد فقرا و افراد ناموفق این احساسات ترس و شک و نگرانی مانع عملشان می شود.

فقرا راحتی را به زندگی سخت ترجیح می دهند و مایل نیستند به ناراحتی بیفتند ولی ثروتمندان کارهای سخت انجام می دهند تا به زندگی آسان برسند.

رشد زمانی اتقاق می افتد که فرد به ناراحتی و سختی بیفتد، راحتی اجازه رشد نمی دهد .

برای ثروتمند شدن هرچه راحتی بیشتر باشد ریسک پذیری کمتر شده و فرصت های کمی برای فرد به وجود می آید. اگرهدف فرد راحتی باشد اول اینکه هیچ وقت ثروتمند نشده ودوم اینکه هیچ وقت شاد نخواهد بود.

چون انسانها با عادت هایشان زندگی میکنند می توانند اقدام با وجود ترس، مزاحمت، ناراحتی را تمرین کنند تا تبدیل به عادت شود.

باید ذهن را آموزش داد و مدیریت کرد تاشادی و موفقیت را هدف قرار دهد و برای اینکار باید افکار دلسرد کننده و منفی را با افکار توانمند ساز جایگزین کرد که با انجام واگویه های این کتاب و عمل به آنها این اتفاق خوب برای ذهن می افتد.

واگویه: من با وجودترس، تردید، نگرانی، مزاحمت، ناراحتی، کمی حوصله اقدام می کنم .

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. سه مورد ازترس ها و نگرانی هایتان را در مورد پول بنویسید.

ب. تمرین خارج شدن از کنج راحتی مانند صبح زود بیدارشدن یا آموزش دیدن.

ج. طرز فکر قدرتمند شدن راتمرین کنید و نگذارید افکار ناشی از ترس مانعتان شود در عوض از افکاری که از شادی و موفقیت در ذهنتان است حمایت کنید.

17. ثروتمندان مدام یاد میگیرند و رشد می کنند، فقرا فکر می کنند همه چیز را ازقبل می دانند.

یکی از خطرناکترین جمله های افراد جمله “من میدانم….”میباشد. فقرا اغلب در برابر آموزش دیدن مقاومت نشان میدهند و معتقدند که همه چیز را می دانند و همیشه حق با آنها است. درحالیکه ثروتمندان از هرفرصتی برای یادگیری استفاده می کنند.

اگرهمیشه کاری کنید که قبلا می کردید همیشه همان چیزی را به دست می آورد که قبلا دریافت می کردید .

فقرا ادعا دارند که پول و زمان لازم برای یادگیری را ندارند و دائم می گویند من احتیاج ندارم یا وقت ندارم یا همه چیز رابلد هستم ولی ثروتمندان میگویند اگر بتوانم فقط یک چیزیاد بگیرم وپیشرفت کنم ارزشش را دارد.

برای ثروتمند شدن باید هم در دنیای درونی و هم در دنیای بیرونی رشد کنیم. هم ازنظر شخصیت و ذهنیت، ثروتمند شویم و هم ازنظر مالی و باید درون خودمان را آنقدر رشد دهیم تا موفق شویم.

موفقیت یک مهارت آموختنی است و اگر میخواهید در هرزمینه ای موفق باشید باید اقدام به یاد گرفتن کنید مانند کار، ورزش، هنر، شاد بودن و تمام زمینه های زندگی.

موضوع دیگر اینکه ثروتمندان همیشه برای رشد خود از کسانی مشاوه می گیرند که از خودشان برترند. درحالی که فقرا از افرادی مشاوره می گیرند که درست به اندازه خودشان هستند.

واگویه: من متعهد به یادگیری و رشد مداوم هستم.

-من یک ذهن ثروتمند دارم.

تمرین:

الف. به رشد خود از راه های مختلف مانند کلاس آموزشی، کتاب، سی دی، مجله و سمینار و…ادامه دهید.

ب. از افراد موفق مشاوره بگیرید.

با انجام تمرین های ارائه شده در این کتاب، مطالب در تک تک سلول های بدنتان نفوذ کرده و دائمی شده و ذهنتان از نو در جهت رسیدن به موفقیت وثروت بازسازی می شود.

هدف از این خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند نوشته تی هارو اکر بالا بردن سطح آگاهی وهوشیاری در زمینه کسب ثروت می باشد.

 

 

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://naghmehelyasi.com/?p=2620
اشتراک گذاری:
واتساپتوییترفیسبوکپینترستلینکدین
فاطمه غفاری
مطالب بیشتر

نظرات

0 نظر در مورد کتاب اسرار ذهن ثروتمند | چگونه ثروتمند شویم؟

دیدگاهتان را بنویسید

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.

سوالی دارید؟ از ما بپرسید