چطور یک نوجوان موفق، برنده و مستقل باشیم؟

ویژگی های شخصیتی نوجوان موفق و برنده چیست؟

در مقاله ی قبل به موضوع عزت نفس کودکان و نوجوانان اشاره کردیم و در ادامه توضیح دادیم که نوجوان موفق و برنده چه ویژگی هایی دارد و نوجوان بازنده چه ویژگی هایی دارد.

پیشنهاد می کنیم اگر هنوز مقاله 5 راهکار مهم افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان را مشاهده نکردید حتما آن را مطالعه کنید و بعد از خواندن آن به این مقاله که به نوعی تکمیل کننده مقاله قبل است مراجعه کنید.

اجازه بدهید از همین اول به سراغ شغل هایی برویم که نوجوانان می توانند برای خود داشته باشند و در کنار هدف اصلی شان در آمدی هم وجود داشته باشند.

به نظر شما اگر نوجوانان از سن پایین قدر پول را بدانند و بتوانند که خودشان کسب در آمد کنند در آینده ی آنها چه تاثیراتی خواهد گذاشت؟

مسلماً اعتماد به نفس و عزت نفس آنها بالا می رود

قدر پول را می دانند

دیگر چشم شان به جیب پدر و مادر نیست که از آنها پول بگیرند

استقلال مالی و پس انداز می توانند داشته باشند

می توانند کمک خرج خانواده بشوند

لطفا مجبورشان نکنید!

به این موضوع دقت داشته باشید که نباید آنها را مجبور به انجام کاری کرد اگر خودشان موافق کار کردن هستند آن وقت می توان آنها را راهنمایی کرد.

قبل از هر چیزی باز هم این موضوع را مد نظر داشته باشید که نمی توان نوجوانان را مجبور کرد که کار کنند!

می توانید به آنها پیشنهاد بدهید اگر مورد استقبال شان قرار گرفت می توانند به آن شغل مشغول بشوند.

در کشور ما هستند والدینی که کودکان خود را مجبور می کنند که کار کنند!

فکر می کنند با این کار آینده ی خوبی در انتظار فرزندشان است. اما این موضوع را فراموش کردند که چه اثرات روحی بدی می توانند در روحیه ی آنها به جا بگذارند.

هستند کسانی که فرزندان خود را مجبور به دست فروشی در سر چهاراه ها و یا کنار خیابان ها می کنند اما ما اصلا قصد چنین کارهایی را نداریم ما می خواهیم فرزندان با تکیه بر توانایی های خود و از سر علاقه ی خودشان کارهایی که برای آنها لذت بخش است را انجام بدهند.

چند پیشنهاد شغلی برای نوجوان موفق و برنده

پیشنهاد اول:

یادگیری تایپ ده انگشتی و انجام دادن تایپ می تواند شغلی پاره وقت برای نوجوان باشد و یادگیری تایپ ده انگشتی این روزها ضروری است.

پیشنهاد دوم:

یادگیری آفیس و انجام دادن آن به صورت دورکاری

پیشنهاد سوم:

یادگیری فتوشاپ

پیشنهاد چهارم:

راه اندازی سایت به صورت تخصصی(البته این کار مدت زمانی تلاش و یادگیری می خواهد اما خیلی راحت می توان از آن کسب در آمد کرد)

پیشنهاد پنجم:

می توانند به یک محلی مراجعه کنند و برای خانه های آن محل صبح ها نان تازه و یا خرید برای منازل را انجام بدهند.

پیشنهاد ششم:

یاد گیری نرم افزارهای مختلف و آموزش دادن آن به بقیه

و…

خیلی کارهایی که می شود برای در آمد زایی انجام داد!

نوجوان موفق و قهرمان می داند که چگونه کسب در آمد داشته باشد.

برای داشتن یک نوجوان موفق به او ماهیگیری یاد دهید

نوجوانان وقتی که به سن 18 سال که می رسند باید کم کم سعی کنند که راه و روش کسب در آمد را یاد بگیرند.

در کشورهای قاره آمریکا وقتی که پسران به سن 18 سالگی می رسند باید از خانه نقل مکان کنند و برای خودشان خانه ای بگیرند!

می شود گفت که مسئولیت تمام خرج و مخارج شان را باید خودشان تامین کنند و دیگر والدین به آنها کمکی از نظر مالی نخواهند داشت.

مثل کشور ما نیست که خرج فرزندان را تا بزرگسالی خانواده باید تامین کند!

دیده ام کسانی که خرج دانشگاهشان را تا اتمام آن دوره خانواده تامین کرده است!!!

یکی از دلایل این می تواند باشد که خانواده هیچ گاه نخواسته اند که بچه هایشان سختی بکشند!

واقعا این موضوع برای من بسیار تعجب آور است چرا که خانواده نخواستند فرزندانشان سختی بکشند!

وقتی آنها را به صورت یک آدم نازک نارنجی تربیت می کنند و وقتی که به یک مشکل بزرگی بر بخورند به جای حل آن از آن فرار خواهند کرد و یا زیر بار سختی آن کم خواهند آورد.

پس باید دقت کنید که به جای ماهی دادن به آنها ماهیگیری را یادشان بدهید.

نوجوان موفق و قهرمان

حالا می رسیم به این موضوع که ویژگی های اصلی یک نوجوان موفق، قهرمان و برنده چه چیزهایی است؟ می خواهیم به شما بگوییم که نوجوان موفق و برنده چگونه فکر می کند و چه کارهایی برای پیشرفت خود انجام می دهد.

نوجوان قهرمان همیشه به فکر تغییر شرایط خودش است.

تغییر شرایط به چه معنا هست؟

تغییر شرایط یعنی اینکه اگر مشکلی برایش پیش بیاید به فکر حل آن است و مثل بیشتر هم سن و سالان خود یک گوشه ای نمی ماند به امید تغییر شرایط!

نوجوان موفق و قهرمان بلند می شود و به فکر تغییر شرایط خود است می داند که با یک جا ثابت ماندن هیچ چیزی تغییر نمی کند.

می داند که اقدام کردن و تست کردن راه های مختلف بالاخره جواب می دهد و می تواند راه حل را پیدا کند.

اگر مشکل مالی برای او پیش بیاید می داند که با استفاده از توانایی های خود می تواند کسب درآمد داشته باشد.

با توجه به این که چند شغل پیشنهادی در این مقاله ذکر شد، نوجوان موفق و برنده همیشه آماده است و می داند که چگونه از همین شغل ها کسب درآمد کرد و مشکل مالی خود را حل کند.

بحران هویت؟

نوجوان قهرمان خودش را شناخته و رسالتش را پیدا کرده و می داند که کی هست و به کجا می خواهد برود.

مثل بیشتر نوجوان های امروزی به دنبال تلف کردن وقت خود نیست!

او هرگز وقتش را صرف فضای مجازی که هیچ سودی برای او نخواهد داشت نمی کند.

پس بحران هویت برای او هیچ معنایی ندارد.

داشتن و نداشتن هدف

مشکل بیشتر نوجوانان امروزی نداشتن یک هدف مشخص است.

همانطور که در مقاله ی قبلی به این موضوع اشاره کردیم و گفتیم که نداشتن هدف باعث می شود که وقت نوجوانان بیهوده تلف بشود،گفته شد که چون هدف خاصی مد نظرشان نیست،با رفتن به کلاس های مختلف فقط هزینه روی دست والدین خود می گذارند و به کلاس هایی می روند که فقط می خواهند زمان خود را به گونه ای بگذرانند.

نوجوانان باید سعی داشته باشند و برای خود هدفی مشخص تعیین کنند وگرنه همینطور سن شان بالاتر که برود دچار سردرگمی های بیشتری خواهند شد.

نقش والدین در زندگی فرزندانشان بسیار پررنگ است چرا که آنها باید راه درست را به فرزندان خود نشان بدهند و باید این موضوع را مد نظر داشته باشند که باید به خواسته های و علایق فرزندان خود احترام بگذارند.

یک داستان و یک تجربه

شخصی را می شناسم که پدر او نزدیک به 30 سال است که یک مغازه ی کوچک بقالی دارد.

او از همان کودکی فرزندش او را به مغازه ی خود می برد و فرزند او در آنجا مشغول به کار می شد.

چند سالی گذشت و آن پسر در همان مغازه کار می کرد اما خوشحال نبود و از آن مغازه و آن شغل به شدت متنفر شده اما کاری از دستش بر نمی آمد چرا که نمی خواست پدرش ناراحت شود و از او قطع امید کند.

آن مغازه خیلی از فرصت ها را از آن پسر گرفته بود چرا که او نتوانسته بود ادامه ی تحصیل بدهد و تا یک مقطعی که رسیده بود درس خواندن برایش زجر آور شده بود چرا که نمی توانست هم درس بخواند هم در مغازه ی پدری کار کند.

چند سالی به همین منوال گذشت تا اینکه یک روز با خودش گفت که من می خواهم تا آخر عمرم در همین مغازه ی کوچک بمانم؟

باید تا آخر عمر از شغلی که متنفر هستم به آن ادامه بدهم؟

بالاخره تصمیم خودش را گرفت و با اینکه والدین او راضی نبودند که او آنجا را ترک کند اما تصمیمش را گرفته بود و می خواست که به دنبال رسالتش برود.

بعد از اتمام خدمت سربازی چند سالی سردرگم بود و شغل های متعددی را امتحان می کرد اما هیچ کدام رسالت او نبود و نمی توانست با آنها ارتباط برقرار کند.

با اینکه از نظر مالی تحت فشار بود اما هیچگاه به فکرش نرسید که باز هم به شغلی برگردد که از او خاطرات بدی دارد و تمام مشکلاتی که گریبان گیرش بود از همان شغل و از همان مغازه می آمد.

بعد از گذشت چند سال رسالت زندگی اش را پیدا کرد و می توان گفت که روز به روز دارد رشد می کند و امیدوار است به آینده و موفقیتی که انتظار او را می کشد.

من هم مطمئن هستم که او به موفقیت های بزرگی خواهد رسید چرا که رسالت خودش را پیدا کرده و می داند که کی هست و می داند که به کجا می خواهد برود.

این داستان را همیشه باید به خاطر داشت چرا که تصمیم اشتباه پدر باعث شد که آن پسر از درس خواندن دست بکشد،تمام سالهایی که می توانست زندگی خوبی را تجربه کند و به دنبال علایق خود برود تباه شد.

اگر آن پسر با استعداد در ضمینه ای که به آن علاقه داشت و مدتی هم فعالیت کرد اما بخاطر جلوگیری پدرش نتوانست استعداد فوق العاده ی خود را بروز بدهد!

شاید الان به آن موفقیتی که می خواست رسیده بود و الان جایگاهی نداشت که تازه بخواهد داستان زندگی اش را از نو بنویسد.

هر چند برای شروع هیچگاه دیر نیست اما می توانست که زودتر شروع بکند.

نظر خودتان را تحمیل نکنید!

اگر پدر و مادر همیشه بخواهند نظر خودشان را به فرزندان تحمیل کنند و دیکتاتور گونه رفتار کنند مسلماً به جای یک نوجوان موفق و قهرمان یک نوجوان بازنده پرورش خواهند داد.

چرا که اگر بخواهند در مورد آینده ی آنها از الان تصمیم گیری کنند و به آنها تحمیل کنند که تو باید دکتر بشوی،تو باید مهندس بشوی،تو باید… و اگر به علایق و خواسته های آنها احترام نگذارند متاسفانه خبر بدی برای آنها دارم.

خبر بد این است که آنها دارند مثل آن پدر،فرزندشان را با رفتار دیکتاتور گونه ای بزرگ می کنند که همیشه حرف حرف آن پدر بوده است.

باید به این موضوع دقت داشت و به علایق آنها احترام گذاشت چرا که اگر این اتفاق نیوفتد به احتمال زیاد در آینده آنها به مشکلات بزرگی بر خواهند خورد که جبران آن شاید غیر ممکن باشد.

والدین قهرمان نوجوان موفق و قهرمان

والدین قهرمان نوجوان موفق و قهرمان را پرورش می دهند.

والدینی که فرزند خود را به گونه ای بزرگ کرده اند که همیشه یار و یاور او بوده اند.

همیشه به خواسته های او احترام گذاشته اند.

فرزند خود را با اعتماد به نفس و عزت نفس بالا بزرگ کرده اند.

مشکلات او را فهمیده اند و با کمک یکدیگر حلش کرده اند.

به فرزند خود آموخته اند که چگونه هدف گذاری کند و به هدف خودش دست پیدا کند.

اگر در خانواده ی اردک ها به دنیا آمده بود چه؟

نمی توان از کسی که در خانواده ای اردک به دنیا می آید از او بخواهیم که پرواز کند!البته تا وقتی که خود او نخواهد پرواز کردن را یاد بگیرد!

اگر بتواند خودش را کامل کشف کند و بداند که اردک نیست و می تواند پرواز کند آینده ی روشن در انتظار او خواهد بود.

به داستان آن پسر توجه کنید!

آن پسر در یک خانواده ای به دنیا آمده بود که همه ی اعضای خانواده اردک بودند و از هر اقدام و عملی هراس داشتند و می شود گفت که از منظقه ی امن خود خارج نمی شدند.

اما آن پسر عقابی بود که در خانواده ی اردک ها به دنیا آمده بود!

با خودش فکر کرد که نمی خواهد تا آخر عمر اردک باشد و زندگی اردکی داشته باشد و به خاطر همین از منطقه ی امن خودش خارج شد و مشغول به یادگیری پرواز کردن است.

او خودش را کشف کرده رسالتش را فهمیده و دارد در مسیرش حرکت می کند.

اگر در خانواده ی اردک ها به دنیا آمده اید نگران نباشید می توانید پرواز کردن و عقاب بودن را بی آموزید.

فقط باید تلاش کنید و در مسیر رشد قرار بگیرید.

اگر فرزندی دارید می توانید با آموزش هایی که می بینید به او بهترین مسیر را نشان بدهید.

اگر فرزندی ندارید می توانید خودتان را بازنگری کنید و رسالت واقعی خود را پیدا کنید.

اگر نوجوان هستید می توانید با مطالب ارائه شده در این مقاله به یک نوجوان موفق و قهرمان تبدیل بشوید.