0
0

هدف چیست و اهمیت هدف گذاری

3897 بازدید
هدف چیست؟ اهمیت هدف گذاری در زندگی
5/5 - (2 امتیاز)

هدف چیست؟

هزاران تعریف برای هدف و هدف گذاری می توان داشت.

اما به نظر من تعریف هدف مهم نیست!

مهم این است که چه خواسته هایی داریم و هدفمان را تا کجا می خواهیم پیش ببریم؟

اهمیت هدف گذاری و تاثیرش در زندگی

هدف هدفمندانه!

زمانی که هدف مشخصی داشته باشید برایتان مهم نیست که دیگران چه کاری هایی انجام می دهند.

حرف دیگران دیگر برایتان اهمیت ندارد، مهم نیست که پشت سر شما چه می گویند.

چرا؟

چون شما هدف های بزرگ دارید و تمرکز شما رسیدن به اهداف خود است نه اینکه بخواهید وقت تان را با اثبات کردن خود به دیگران تلف کنید.

زمانی که بدانید کجا می خواهید بروید زمان، انرژی، تمرکز و… روی کارهای مهم تان می گذارید. شما باید پاسخ این سوال که چگونه به اهداف خود و موفقیت برسیم را بدانید.

حرکت به سمت هدف و اهمیت هدف داشتن

وقتی هدف داشته باشید، سلامتتان بیشتر می شود!

یک نکته ی مهم و جالب در مورد اهمیت هدف گذاری در زندگی این است که داشتن هدف، بیش از حد تصور در زندگی نقش دارد و اثر گذار است!

کسانی که هدف مشخص دارند و می دانند که کجا هستند و به کجا می خواهند بروند از سلامت جسمی بیشتری برخوردار هستند.

شخصی که هدف دارد به سلامتی خودش بیشتر اهمیت می دهد و سیستم دفاعی بدنش قوی تر می شود.

طی تحقیقاتی که توسط آقای مارتین سلیگمن انجام شده است این موضوع  اثبات شده است.

اهمیت هدف گذاری در احتمال رسیدن به موفقیت و خواسته

تصور کنید در خانه نشسته اید و با خود می گویید که حوصله ام سر رفته، بذار برم بیرون قدم بزنم.

مثلا مشخص می کنید که به پارک سر خیابان بروید.

مسلماً می دانید که از کجا بروید تا راحت به پارک برسید.

می دانید که اگر به انتهای خیابان برسید باید از سمت راست بروید و از سمت چپ.

اما اگر ندانید کجا می خواهید بروید همین جور سردرگم در خیابان پرسه خواهید زد و بدون اینکه به جای خاصی بروید به خانه بر می گردید و شاید هم حوصله تان بیشتر سر رفته باشد.

پس اگر مشخص کنید که کجا می خواهید بروید احتمال رسیدن به موفقیت بیشتر است.

وقتی در زندگی هدف داشته باشید…

سوار ماشین هستید یا پیاده؟

تصور کنید با یک شخصی قرار کاری دارید و می خواهید یک قرار داد بسیار مهم را امضا کنید اما ساعت قرارتان را فراموش کردید.

گمان شما بر این بوده که ساعت 5 جلسه دارید اما شروع جلسه ساعت 4 است و 30 دقیقه مانده به جلسه یادتان می افتد در زمان بندی اشتباه کردید و شما هم فردی هستید که به خوش قولی و آن تایم بودن معروفید.

در اینجا چه اتفاقی می افتد؟

خیلی سریع سوار ماشین تان می شوید و به سرعت نور حرکت می کنید تا به هر چه زودتر به محل برگزاری جلسه برسید.

وقتی که با سرعت بالا در حرکت هستید دیگر برای شما مهم نیست آدم های داخل خیابان به شما بگویند که این چه طرز رانندگی است!

کمی آهسته تر حرکت کن؟

با این سرعت می خواهی به کجا برسی؟

نگاهش کن می خواهد خودش را بکشد انقدر تند حرکت می کند!

وقتی با سرعت بالا گاز می دهید برایتان مهم نیست که در دور و اطرافتان چه خبر است.

مهم نیست که آن طرف خیابان دو نفر سر یک موضوع ساده دارند با هم دعوا می کنند.

مهم نیست که دیگران پشت سر شما چه می گویند.

مهم نیست که فلان مغازه جنس دلخواه شما را آورده.

چرا؟

چون تمرکز شما بر روی رسیدن به هدف اصلی تان است و می خواهید که هر چه سریعتر به هدف خود برسید.

اما اگر پیاده باشید…

تنها در مسیر هدف

اما اگر پیاده باشید در حین راه رفتن حواستان به اطراف پرت خواهد شد!

به حرف های رهگذران گوش می دهید.

آهسته و آرام قدم بر می دارید.

به هر مغازه ای که برسید ویترین آن را مشاهده خواهید کرد.

اگر دو نفر سر یک موضوع ساده با هم دعوا کنند می روید آنها را نگاه می کنید و یا شاید شما هم درگیر شوید.

می خواهید کدام باشید؟

عابر پیاده که به هر اتفاقی که دور و اطرافش می افتد واکنش نشان می دهد یا سوار ماشین بودن و با سرعت بالا حرکت کردن و تمرکز بر روی هدف اصلی؟

آیا شما هدف دارید؟

اگر هدفی در زندگی داشته باشید و در راستای آن قدم بردارید مطمئناً از درون احساس شادمانی می کنید و از خود و زندگی تان راضی هستید.

اما اگر مدام از شرایط موجود، از صبح تا شب غر می زنید و برای رفع آن هیچ قدمی بر نمی دارید مسلماً رضایت از زندگی تان به شدت پایین است و باید فکر به حال فکرتان کنید و به دنبال هدفی باشید که به شما احساس رضایتمندی بدهد.

می توان رسید و می توان نرسید…

اگر هدف گذاشتیم اما به آن نرسیدیم چه می شود؟

اگر تمام تلاش مان را کردیم اما نتوانستیم به خواسته هایمان برسیم چه اتفاقی می افتد؟

می خواهم به شما یک خبری بدهم که شاید تا به حال در هیچ جایی نشنیده باشید…

یک هدف بزرگ انتخاب کردیم و تمام تلاش مان را انجام دادیم اما بر اساس یکسری شرایط نتوانستیم به اهدافمان برسیم.

می خواهم به شما بگوییم که اصلا هیچ ایرادی ندارد!

چرا هیچ ایرادی ندارد؟

به خاطر اینکه ما در طی این مسیر توانستیم از نظر بهبود فردی توسعه پیدا کنیم و کلی از درون رشد کردیم!

تبدیل به یک انسان بهتری شده ایم.

یک سوال از شما دارم، شما نسبت به یک سال پیش چقدر تغییر کرده اید؟ سال گذشته را به یاد بیاورید، ببیند آیا یک سال پیش بیشتر می دانستید یا الان؟

آّیا یک سال پیش توانمندهای بیشتری داشتید یا الان؟

تمام تلاش هایی که انجام داده اید شما را از نظر فردی توسعه داده و تجربه ی شما را بیشتر کرده، می توانید از تجارب تان استفاده کنید برای هدف های بعدی و یا راهنمایی کردن افراد دیگر.

لطفا موقع هدف گذاری این موضوع را به خاطر داشته باشید که شاید به هدف تان نرسید اما شما تبدیل به یک انسان متفاوت تری خواهید شد و می توانید به اهداف بزرگ تری دست پیدا کنید.

برخی هدف نمیگذارند…!

بعضی از انسان ها هستند که به هدف گذاری اعتقادی ندارند و به قول خودشان می خواهند ببینند که سرنوشت چه تدبیری برای آنها رقم خواهد زد!

معمولا این جور افراد خیال خودشان را راحت می کنند.

می گویند که من هدف ندارم پس بنابراین خیالم راحت است و استرس هیچ چیزی را هم ندارم.

قبلا چند بار هدف گذاشتم اما نتوانستم به هدفم برسم به نظرم همه ی اینها غلط است، چرا که سرنوشت ما دست خودمان نیست!!!

مطمئناً از این مدل افراد دیده اید که در زندگی هیچ هدف خاصی ندارند و مثل همان عابر پیاده که مثالش زده شد می مانند.

هدف گذاشتن اصولی دارد و خیلی از مردم نمی دانند که این اصول به چه شکلی است و به خاطر همین هدفی را که امروز می گذارند ده روز بعد هدف شان را رها می کنند چرا که نمی دانند از کجا باید شروع کنند و چه کارهایی را باید انجام دهند.

به همین خاطر است که می گویند هدف گذاشتم اما نشد!

اصلا من به هدف و هدف گذاری اعتقادی ندارم چرا که همه ی اینها دروغ محض است.

سعی کنید با این مدل از افراد تعامل کمتری داشته باشید چرا که می توان آنها یکی از بزرگترین دزدان انرژی می باشند و با حرف های بیهوده و نا امید کننده روحیه ی ما را خراب خواهند کرد.

هدف از کجا می آید؟

همه ی آدم ها هدف دارند،اما شاید بعضی ها متوجه این موضوع نباشند که هدف دارند!

این اهداف می تواند  کوچک و یا بزرگ باشد.

مثال:سرپرست خانواده ای که به سر کار می رود:

هدفش این است که برای خانواده ی خود آسایش را فراهم کند و نیازهای اولیه عزیزان خود را رفع کند،مثل نیاز به غذا،نیاز به پوشاک،نیاز به تفریح و…

مشاهده کردید؟

حتی کسانی که می گویند هیچ هدفی ندارند هم هدف دارند اما به این موضوع آگاه نیستند.

اهمیت هدف گذاری و شوالیه تاریکی !!!

چندوقت پیش فیلم شوالیه ی تاریکی بر می خیزد را مشاهده می کردم و شخصیت اصلی آن فیلم، که بروس وین نام داشت در یک سیاه چال که می گفتند بدترین جای دنیاست زندانی شده بود.

او چندین ماه در آن زندان مانده بود و کم کم توانسته بود آسیب های جسمی که بهش وارد شده بود را درمان کند.

موقعی که شروع کرده بود به تمرینات برای اینکه آمادگی جسمانی خودش را بالا ببرد یکی از زندانیان به او گفت که داری چه کاری انجام می دهی؟

بروس وین گفت:من قرار نیست که اینجا بمیرم!

زندانی با ناامیدی و حالت تمسخر آمیز به او گفت: اینجا بمیری یا اونجا! چه فرقی می کند؟

چند باری مشاهده کرده بود که دیگر زندانیان از آنجا می خواستند فرار کنند اما نمی توانستند.

طبق گفته های دیگر زندانیان فقط یک نفر توانسته بود که از آن سیاه چال فرار کند.

بالاخره نوبت او رسید و این هدف را در خودش ایجاد کرد که باید از آن زندان فرار کند و به کمک شهرش که در حال نابودی بود برود.

وقتی برای بار اول نتوانست موفق شود یکی از زندانیان به او گفت:

بهت گفته بودم که این کار غیر ممکن است!

بروس وین: تو گفتی که یک نفر تونسته از پس این کار بر بیاد؟

زندانی: نه یه آدم معمولی!

انسانی که در خود همین جهنم به دنیا اومده بود!

با رنج شکل گرفت!

با درد سر سخت شد!

نه یک آدم از طبقه ی مرفه!!!

چند مدتی گذشت و باز هم بروس وین خواست که از آن سیاه چال که معروف بود به بدترین جای زمین فرار کند، تمرینات بدنی اش را باز شروع کرد.

یکی از زندانیان دیگر که به نظر می رسید از همه قدیمی تر باشد به او گفت: پرش برای آزادی ربطی به داشتن قدرت بدنی نداره!

اما بروس وین به این حرف اعتنایی نکرد!

زندانی ادامه داد:

نجات پیدا کردن به روح انسان ربط دارد!

بروس وین گفت روح من به اندازه ی بدنم آمادست که از اینجا فرار کند.

اما زندانی گفت:ترس دلیل شکست تو هست.

بروس وین:نه من نمی ترسم من عصبانی هستم!

برای بار دوم تلاش کرد اما باز هم نتوانست فرار کند و شکستی دیگر خورد.

آن زندانی که از همه قدیمی تر بود به او گفت:

تو از هیچی نمی ترسی و فکر می کنی که باعث میشه قوی باشی اما این باعث ضعف تو هست

بروس وین حرف جالبی زد:

من از مرگ می ترسم، از مردن در اینجا می ترسم!

زندانی به او گفت اگر می خواهی از اینجا فرار کنی نباید به خودت طناب وصل کنی چون وقتی که طناب بهت وصل باشه یعنی می ترسی!

باید بدون هیچ چیزی بپری! مثل همان کسی که توانسته از اینجا فرار کنه، او هم بدون هیچ طنابی توانست بپرد.

در اینجا می خواهم به این نکته ظریف بپردازم که وقتی از همه چیز نا خشنود هستید و دوست هم ندارید در این وضعیت بمانید آن رنجی که کشیده اید می تواند شما را به یک انسانی تبدیل کند که از روی رنج های گذشته یک هدفی برای خودش می گذارد که هر طور شده باید به آن برسد.

همه ی این توضیحات را به شما دادم و می خواهم بگوییم که بعضی از اهداف از روی درد و رنجی که قبلا داشته ایم شکل می گیرد.

شوالیه تاریکی و هدف

هدفی از روی رنج

پیشنهاد می کنم اگر اهل فیلم هستید حتما فیلم شوالیه تاریکی بر می خیزد را مشاهده کنید چرا که نکات بسیاری را می توان از این فیلم زیبا آموخت.

مهم نیست در چه وضعیتی هستید…

مهم نیست که الان در چه وضعیتی قرار دارید.

مهم نیست که الان رنجی دارید که شما را دارد آزار می دهد.

مهم نیست که تا الان چقدر هدف گذاشته اید اما شروع نکرده، آن را تمام کرده اید و به خاطراتتان سپرده اید.

مهم این است که هر جا که هستید با هر شرایطی که دارید بلند شوید و یک هدفی برای خودتان تعیین کنید و تلاش خود را به کار بگیرید تا آن را به سر انجام برسانید.

اگر خاطرتان باشه برایتان توضیح دادم که اگر به هدف خود نرسیدید اشکالی ندارد چرا که شما از درون رشد خواهید کرد و تجربیات نابی را خواهید آموخت.

مطمئن باشید وقتی که شما شروع می کنید کارهایی که باید انجام دهید خودشان را نشان می دهند.

راجب هدف و هدف گذاری می توان یک کتاب 1000 صفحه ای نوشت اما ما در این سری از مقالات سعی می کنیم که تمام ابزاری که برای تعیین یک هدف اصولی و صحیح لازم است را به شما بگوییم.

میتوانید قسمت بعدی را باعنوان چگونه هدف گذاری کنیم را هم اکنون در سایت بخوانید.

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://naghmehelyasi.com/?p=1360
اشتراک گذاری:
واتساپتوییترفیسبوکپینترستلینکدین
نغمه الیاسی فرد
مطالب بیشتر

نظرات

0 نظر در مورد هدف چیست و اهمیت هدف گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.

سوالی دارید؟ از ما بپرسید